دانلود
اشکها و لبخندها
شناسه خبر: 1006 |
تاریخ انتشار: یکشنبه 7 آبان 1402 - 15:56 |
بازدید: 11
|
تعداد دیدگاه : |
ارسال توسط : ataghipor
بوی سوختن گوشت میآید. عدنان را گم کردم. همین چند ساعت پیش بود که بازی میکردیم.
عادت به تنهایی ندارم. منتظر پیدا شدن جنازه خانواده مانده ام که مرا از تنهایی درآورند.
اسرائیل هر چه را که به من ربط داشته با خاک یکسان کرده. شاید بقیه هم درباره خود همین را بگویند. اصلا کجا سالم مانده؟
عدنان را از لای سنگ و کلوخها بیرون میکشم. زخمی اگر شده، نفس که میکشد. فلسطین زاده در اوج غم متتظر وعده پیروزیست.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
افزودن دیدگاه جدید